احمدعلی رستگاران
1- این روزها برنامه ای زیر عنوان همهپرسیِ استقلالِ کردستانِ عراق، جریان دارد، و به بهانه سفر حیدرعبادی نخستوزیر عراق به کشورمان، و دیدار با رهبری و مطلبی که رهبری در مخالفت با همهپرسی مذکور اظهار داشتهاند، یکی از تلویزیونهای خارج از کشور، با شخصی که عضو شورای رهبری حزب دمکرات کردستان عراق، یا با عنوانی شبیه به آن معرفی میشد ، مصاحبهای انجام داد ، شخص مورد نظر به جای پاسخ به پرسش ها، حسب معمول گروههای بهاصطلاح چپ که همگی خود را مدعیان باورمندی به دمکراسی نشان میدهند ، به شعار دادن پرداخت، به نحوی که مصاحبه کننده ناگزیر با صراحت از وی خواست از شعار دادن پرهیز و به پاسخ بپردازد. دمکرات محترم! ضمن گله از مخالفتی که با همهپرسی شده، حسب معمولِ رفقایِ تازهمسلمان شدهاش- و به گونه ویژه از نوع برادران تودهای!- برای حقوق اقوام ایرانی یقه درانی می کرد.
2- میهن دوستان ایرانی و کسانی که اوضاع سیاسی جاری را پیگیری میکنند، توجه دارند، تحرکاتی از این دست، خلقالساعه نبوده و نیست. و ویژه کردستان عراق هم نمی باشد. پیش از آغاز غائله داعش و تصرف موصل، مسعود بارزانی و رفقایش زمزمههایی در همین زمینه داشتند، لیکن پیدایی داعش و درگیری های بهوجودآمده، موضوع را به حاشیه راند.
3- اینک که آمریکاییها آشکارا به مسلح کردن بخشی از کردهای سوریه و حمایت آشکار و پنهان از دیگران پرداخته اند، زمینه مساعدی برای تحرکات مذکور فراهم شده و فراهم آوردهاند، برای اینکه درک درستی از موضوع و خطراتِ پیرامون داشته باشیم، باید موضوعات را نه به صورت انتزاعی و مجرد، بلکه در کلیت آنها و پیوستگی که به هم دارند نگاه کنیم.
4- در اوضاع آشفته و در هم پیچیده ای که این روزها پیرامون کشورمان جریان دارد،تحرکاتی خطرناک-به ویژه با حمایت دولتمردان آمریکایی و البته مستشاران اسرائیلی و صدالبته دلارهای نفتی عربستان سعودی-در جریان است، که ابتدابهساکن نیست، بلکه پسزمینه ای دهها ساله دارد. خطرات پیرامونی ضرورت هوشیاری ایرانیان و ایران دوستان و تمامی کسانی را میطلبد که دل در گروی این سرزمین و تاریخ و تمدن آن داشته و نگران یکپارچگی و حفظ تمامیت ارضی ایران هستند.
5- بیاد دارید در دوران ریاست جمهوری جرج بوش، به بهانه یا به ادّعای دفاع از حقوق بشر، یا کوشندگان در راه مذکور و همچنین به ادعّای حمایت و دفاع از کسانی-که البته در بسیاری از موارد بلاجهت گرفتار بگیر و ببند حکومت بودهاند- میلیونها دلار از سوی آمریکاییها اختصاص یافت. وارد این مطلب نمیشویم، که طرح چنان موضوعاتی، نه تنها کمکی به پیشبرد آزادیها و ارتقای استانداردهای حقوق بشر نمیکرد، که بعضاً اثری معکوس داشت. و موضوع بحث ما آن هم در این مطلب نیست. و بهر مطلبی باید به اقتضای مورد و در جای خود پرداخت. همینجا و فارغ از شعارهایی که از ناحیه دولتمردان، در عالم سیاست و حکومت بهسود و زیان این یا آن کشور داده میشود، هیچگاه دیده یا شنیدهاید؟ این دلواپسان حقوق بشر، اندک توجهی که نه، سرسوزنی توجه به پایمال شدن ابتداییترین حقوق فردی و اجتماعی مردم، در کشورهای دیگر و به ویژه پیرامون ایران بدهند؟ ساز تمامی گفتار و رفتار وتحرکاتشان با میزان منافع و مصالح سیاسی و مالی و اقتصادی ای که به آن چشم دارند و ازآن بهره میبرند،کوک می شود و نه موضوع حقوق بشر .به عربستان بنگرید، امریکائیها و اروپاییها اگر گاهی به لحاظ ضرورتِ رعایت ظواهر، ناگزیر شدهاند به رفتارهای حاکمان عربستان با مردمش،-که مبنا و منشأ آنها نه قرون وسطایی، که ما قبل قرون مذکور است،-انتقادی هرچند ملایم داشته باشند، بلافاصله پس از مواجهه با واکنش آنها، سفیر و نماینده بهمنظور عذرخواهی و دلجویی روانه میکنند.
6- در دوران جورج بوش، درعینحال درباره طرحی تحت عنوان طرح خاورمیانه بزرگ، تهیه شده توسط آمریکاییها هم شنیدیم. که تب بحث درباره آن، برای مدت کوتاهی بالا بود و سپس و ظاهراً به محاق فراموشی رفت. گویا یکی از اهداف و اغراض طرح، تلاش برای تجزیه میهن ما بود و روشن بود و هست که قرار نبود خود به لشکرکشی برای تحقق چنان اهدافی بپردازند. نگاه آنها برای اجرای طرح، متوجه بهره گرفتن از نیروهای بالقوهای بود که در درون و بیرون کشورما حضور دارند. اگر چه تمامی تحرکات درون و بیرون ایران زنجیرهای و بهمپیوسته هستند ونباید مسائل پیرامونی را به صورت انتزاعی نگریست، اما هر زمان اوضاع مناسب دیده شده، نگاه کسانی که چشم به تجزیه کشور ما دارند ، متوجه استفاده و به کار گرفتن افراد و گروههایی بوده، که بی هیچ عرق و علاقه ملی و منحصراً به انگیزه منافعی-از هر جهت-که همراهی با قدرتهای بیگانه نصیب آنها می کند، به اجرای برنامههای تجزیهطلبانه بیگانگان میپردازند. نمونههای روشن آن را در تاریخ معاصر کشورمان با، تشکیل حکومتهای به اصطلاح محلی، تحت حمایت همهجانبه شوروی پیشین و ارتش سرخ دیده ایم و کوششی که مزدوران و جیره بگیران مذکور، برای وانمود کردن خود به عنوان نمایندگان اقوام ایرانی معمول می داشتهاند، و البته بهمحضاینکه سیاست دگرگون می شده بساطشان توسط همان اقوام برچیده میشده و همگی روبهسوی کعبه آرزوهای خود، شوروی پیشین رهسپار می شدند، و به خاطر دارید حزبی که خود را دموکرات! اعلام و به کردستان و هممیهنان کرد منتسب میکند و اخیراً اعلام ورود مجدد در مبارزه مسلحانه کرده، همان حزبی است که در آشفتگیهای ابتدایی انقلاب و با یاری گروههای گوناگون دیگر، غائلهای چند ساله ایجاد و بالاخره با شکستی که در فاز نظامی داشتند، به اطراف و اکناف پراکنده شدند، آنها که در مناسبترین زمان برای به اصطلاح مبارزه مسلحانه، یعنی آشفتگیهای پس از انقلاب، توانایی تحقق اهداف خود را نداشتند، اینک که نیروهای مسلح کشور در وضعیتی قرار دارند که امثال آقایان قادر به مبارزه مسلحانه با آن نیستند به شاخ و شانه کشیدنهایی از نوع ورود به مبارزه مسلحانه پرداخته اند، این امر اگر نتوان گفت بیشتر بهشوخی شبیه است، چیزی در حد رجزخوانیهای کودکانه است. اما مهم آن است که دریابیم منشأ چنان رجزخوانیهایی چیست ؟ یا به عبارت بهتر کجا است؟ فراموشنکرده باشید، مدتی پیش تنی چند از رهبران همان حزب و دیگر گروهها و افراد تجزیهطلب، و اساساً کسانی که نوعاً باوری به دین و مذهب یا مدعیاتی در آن زمینهها نداشتهاند و ندارند و خود موج سواران سیاسی هستند وگردانندگانشان هم به مثابه ابزار از آنها استفاده میکنند، ناگهان در عربستان و در مراسم حج دیدهشدند! و هر یک با لباس های ویژه مراسم حج، تظاهری به انجام آداب دینی داشتند و البته گردانندگان مراسم فراموشنکردند، در همان میانه خبرنگاران وابسته به تلویزیونهای بیگانه را به سراغ آنها فرستاده و در حین مراسم مصاحبههایی انجام دهند!! منشأ نمایش مذکور برنامههای از پیش تدارکشده بود و گر نه در میان صدها هزارنفری که مشغول به جای آوردن آداب دینی هستند و در میان فشردگی فراوان جمعیت، دیدن این حضرات یا پیدا کردن آنها و اینکه در چه نقطه یا جایی هستند امری نبوده که امکان پذیر باشد و همچنان که دیده شد آقایان شادمانه از حضور در مراسم و در حقیقت شادمانی ای که علت حقیقی آن به پیش از مراسم و دیدار با مسئولین عربستان و وعدههای بازپسین برمیگشت شعارهایی سردادند، و پس از آن بود که سرخوش از دریافت دلارهای نفتی و به امر کارفرمایان آمریکایی و عرب خود اعلام مبارزه مسلحانه فرمودند!
7-و اما سخن پایانی، هر چند اکثریتی از حکومتگران و باشندگان حوزه قدرت آنگونه که باید و شاید پاس احترام و حقوق ملت ایران را نگه نداشته و در بسیاری موارد هم حفظ و پیشبرد منافع و مصالح ملی را مورد لحاظ قرار نداده و ایرادات و انتقادات بسیاری و به ویژه از جهت بیتوجهی به حقوق اساسی ملّت یا نقض حقوق مذکور ، متوجه آنان است ، اما این مواجب بگیران بیگانگان فراموش نکنند گله ها و ناراحتیهای ایرانیان نسبت به حکومتگران به معنای آن نیست که رفتارهای ایران ستیزانه این مدعیان دموکراسی را فراموش و شعارهای صدمن یک غاز حضرات در زمینه فدرالیسم و خودمختاری و امثالهم و نسخههایی که در آن زمینه ها میپیچند را باور کنند که دوستداران ایران بیش از هر چیز نگران و دلبسته و وابسته حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران هستند ، این کشور در میان هرج و مرج های تاریخی و هجوم هایی که به آن شده به یمن وجود مبارک فرزندانی چون حکیم خردمند طوس فردوسی فرهنگ ساز و فداکاری ها واز جان گذشتگی های توده های مردم ، در گذر هزاره ها بر جای و بر پای مانده و خواهد ماند.
پنبه زن (احمدعلی رستگاران)...