غوره نشدگان خود مویز بین!

ساخت وبلاگ

احمد علی رستگاران

 

   بازی تیم های پرسپولیس و تراکتورسازی هم به سلامتی! انجام شد و چند روز دیگرتب‌وتاب احساساتی ترین هواداران دو تیم فروکش نموده و موضوع به فراموشی سپرده خواهد شد . اما در این میان چند نکته قابلِ تأمل، موجود، و پرسش‌هایی به ذهن متبادر است، که باید پاسخی ولو اجمالی برای آن یافت و داد. نکاتی در مورد حواشی ای که نه تنها فراتر از متن است و ضرورتاً باید به آن پرداخت، که حاشیه‌های مذکور، متنِ داستان را به‌کلی به حاشیه رانده است.

1-برخی تماشاگران مستقر در جایگاه تراکتورسازی، پرچم بزرگ کشور ژاپن را به نمایش گذاشتند، که موجب دل‌آزردگیِ هواداران پرسپولیس شد و گزارشگر بازی نیز چندنوبت به آن اقدامِ تحریک‌آمیز اشاره داشت. اما چرا پرچم ژاپن؟ تراکتورسازی ژاپن!!؟ بازی داشت ؟پیش‌از بازی پایانیِ قهرمانیِ باشگاههای آسیا، برخی تماشاگران منتسب به تراکتور، با سر دادن شعار علیه پرسپولیس، به تشویق تیم ژاپنی رقیب پرسپولیس پرداخته بودند! و پس از پایان بازی هم با شادی کودکانه، از قهرمان نشدن پرسپولیس، در پوست خود نمی‌گنجیدند ! اینکه برخی هواداران تیمی در ایران، از اینکه تیم ایرانی، مسابقه خود را به تیمی غیر ایرانی واگذار کرده، خوشحال شوند و به ابراز احساسات منفی بپردازند چه معنایی دارد؟

2-پس از پایان بازی، شخصی بنام زنوزی، که مالک تراکتورسازی معرفی می‌شود،ته ریش مبارک! را، به علامتِ سری میان سرها درآوردن و چیزی دانستن، جنبانده و به اظهار لحیاتی پرداخته بود. اگر کسی که سالیانی در ورزش و ازجمله فوتبال، استخوان خرد کرده بود ، باظهار فضل می‌پرداخت، شاید به نحوی قابل چشم‌پوشی می بود، یا توجیهی می‌داشت، اما حضرت ایشان که هنوز یک سال هم نیست وارد گود شده، غوره نشده مویزشده است! می‌دانیم که ضرب‌المثل مذکور را در مورد کسی که کوچک است و می خواهد بزرگی‌کند، بکار می‌برند. زنوزی مصداق بارز ضرب‌المثل است. ایشان برای هواداران پرسپولیس اظهارتاسف فرموده‌اند، اما نفرموده‌اند، مقام منیعشان از چه جهت متأسف شده است؟ اگر به قبای مبارکتان برنمی‌خورد، پرسش‌هایی داریم که امید است جسارت طرح آنها را عفو فرموده و ما را به فیض دریافت پاسخی نائل گردانید. چرا متاسفید ؟ هواداران پرسپولیس به انجام حرکات، یا سردادن شعارهای ضدایرانی پرداخته‌اند؟ از این که تیمی که شما مسئول کنونی آن هستید، به تیم‌های درجه چندم عربی باخته بود ، به شادی پرداختند؟ و پرچم شبه کشور امارات را به نشانه شادی از بابت باخت تیم شما در استادیوم برافراشتند ؟ منهای دهها پرسش دیگر که مجال طرح آنها در این مختصر نیست ، مایه تأسف شما نبوده که چند جیره خوارآنکارا و باکو و کسانی که در این کشور زندگی و لیکن همیشه چشمشان به آن‌سوی مرز است ، و کعبه آمال خود را روزی در مسکو و روز دیگر در آنکارا دیده‌اند، خود را هوادار تراکتورسازی وانمود، و اکثریت قریب به اتفاق هواداران ساده‌دل و ساده‌لوح تراکتور را به دنبال خود کشانده و در استادیومی، در پایتخت کشور، به سردادن شعار‌های ضدایرانی پرداخته و پرچم کشور دیگری را برافرازند؟ یادتان می‌آید به ابراز تأسف پرداخته باشید؟ اساساً احساس تأسفی داشتید؟

 سخن پایانی؛ روشن است که ملت ایران، آذربایجانی‌های عزیز را در چهره وهیئت ستارخان، سردار ملی خود می بیند و می شناسد، ستارخانی که وقتی کنسول روسیه در تبریز، به وی پیشنهاد داد، برای درامان ماندن از حملات مخالفین، پرچم روسیه را بر سردرِ خانه خود بیفرازد، پاسخ داد: «من می‌خواهم هفت دولت زیر پرچم ایران باشند شما به من می گویید بروم زیر پرچم روسیه؟» . ملّت ایران، آذربایجانی‌ را، در قامتِ سید!جعفر پیشه‌وری، گماشته ژوزف استالین نمی‌بیند ، کسی که وقتی روس‌ها، مصالح و منافع خود را از اِشغال ایران، تأمین‌شده دیدند و هم در اثر فشار غرب، ناگزیر از تخلیه ایران بودند، به وی گفتند: « آن کس که تو را آورده می گوید برو و تو را می برد .» عناصری معلوم الحال، فوتبال را وسیله قرار داده‌اند، تا اغراض ضدایرانی خود را زیر پوشش هوادارِ تراکتور به نمایش گذارند و تماشاچی ساده دل را به دنبال خود بکشانند. کسانی‌که پیاده‌نظام بالقوه بلکه بالفعل دشمنانِ ایران و ایرانی هستند و تلاش دارند تا هوادارِ پرسپولیس را هم تحریک ، و موجباتی فراهم آورند که مردم، دشمنانِ این کشور را فراموش، و یا آنها را اشتباه گرفته ، و مانند تابعی از تحرکاتِ تفرقه‌انگیز عناصرِ مذکور، به یکدیگر بپردازند و غایت آرزوهای دشمنانِ ایران را، که تفرقه‌انگیزی و ایجاد نفرت قومی، به منظور بهره‌برداری های سیاسی آتی است، محقق سازند.

برای اینکه اندکی از تلخی سخن بکاهیم، شعری از ملک‌الشعرای بهار را که به مناسبت دیگری و در پاسخ به یک مدعی گفته  ‌شده، و مناسب حال  امثال زنوزی است، در اینجا می‌آوریم.

چون آینه نور خیز گشتی احسنت                        چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!

در کفش ادیبانِ جهان کردی پای                           غوره نشده مویز گشتی احسنت!

در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

پنبه زن (احمدعلی رستگاران)...
ما را در سایت پنبه زن (احمدعلی رستگاران) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : panbezana بازدید : 242 تاريخ : پنجشنبه 25 بهمن 1397 ساعت: 17:40